آدمک آخر دنیاست بخند...

از روزانه هام مینویسم،آرامش و آشفتگی..

آدمک آخر دنیاست بخند...

از روزانه هام مینویسم،آرامش و آشفتگی..

کار

عمو اینا بعد از 1ساعت رفتن.

منم تقریبا نیم ساعته که خودمو متقاعد کردم که کارامو انجام بدم. خدا نکنه آدم تنبل بشه. اونوقت مثل یه حیوان عزیز! تو گل گیر میکنه. و شرایط من دقیقا همینه. آخه آدم تو عیدم نتونه نفس راحت بکشه پس زندگی به چه دردی میخوره.

خلاصه که الان مشغولم و خداروشکر وقتی سرم گرمه استرس ندارم. فکر کنم تنها نکته خوب مشغول بودنم همینه.


بی عنوان

کلی کار دارم و کلی هم استرس ولی رو تختم مچاله شدم و دارم همش پست میذارم و تو وبلاگا پرسه میزنم . آخه این چه عکس العملیه که من در برابر کار و استرس دارم؟؟ انگار همش دارم فرار میکنم. کسی پیشنهادی نداره که چطوری از این استرس خلاص شم؟؟ یه لحظه کاملا بیخیال میشم، یه لحظه پر از استرس. خل شدم رفت!!!

خوشبختی برای من یعنی یه روز بی استرس همراه با لبخند.


+ عمو و زنش و بچه هاش با خونواده هاشون اومدن اینجا. پذیرایی کردم و اومدم تو اتاقم.اولش شروع کردن از لجبازی های بچگیم گفتن و بعدشم پدرم لطف کردن شروع کردن به بدگویی کردن از من. دلم میخواد زار زار گریه کنم و سرمو بکوبم به دیوار از دستشون.

+ ازشون بدم میاد. اول از خونوادم که مسبب همه استرسای منن و بعدش از فامیلام که الان پا شدن اومدن اینجا. 

اصلا تقصیر خودمه. از خودمم بدم میاد. از زندگیم که معلوم نیست تا کی قراره تحت فشار و استرسش باشم بدم میاد. از این غر زدنا و گریه های بچگانه هم بدم میاد. اااااه لعنت به من


+ خیلی وقتا فکر میکنم همون پارسال تابستون که شرایطش فراهم بود از این شهر برم باید میرفتم. بیخود موندم  که الان حال و روزم اینه. اشتباه کردم ولی دوباره تکرارش نمیکنم.


+ بابا میخواد بره بیرون. خداکنه مامان هم بره که من یه کم تنها شم راحت باشم.

خوشبختی

به نظر شما خوشبختی یعنی چی؟ در چه صورت احساس خوشبختی میکنین؟

از دادن جواب های کلیشه ای اکیدا خودداری فرمایید دوستان.با سپاس فراوان

عید دیدنی

من با مهمونی دادن و مهمونی رفتن مخالف نیستم.اتفاقا خوبه اما اگه به موقع باشه.

واقعا تو شرایطی که ذهنم مشغوله و استرس دارم اصلا حوصله کسی رو ندارم حتی خونوادم چه برسه به مهمون.

ساعت 4 یا 5 عموم اینا میخوان بیان خونمون عید دیدنی و من اصلااا حوصلشونو ندارم


مسافرا

مازندران هوا حسابی بارونیه. از دیشب یا دیروز تا حالا همینطور داره میباره.

طفلک مسافرایی که اومدن اینجا. عجب گیری افتادن زیر بارون. خب اینطوری مسافرت چه لذتی داره؟؟ من واقعا تعجب میکنم تو عید مردم برای سفر مازندرانو انتخاب میکنن. معمولا اوایل فروردین اینجا هنوز سرد و بارونیه. البته هوا آفتابی و بهاری هم میشه که واقعا لذت بخشه ولی به هر حال بارون هم مانع گشت و گذار میشه هم جاده ها خطرناک میشن.

دیشب اخبار داشت ماشینای تصادفی رو نشون میداد. نمیدونم مربوط به کدوم استان بود ولی واقعا دلخراش بود. خیلی دردناکه یه خونواده واسه تفریح و خوش گذرونی برن مسافرت ولی آخرش به تصادف و حتی مرگ ختم بشه.

دعا میکنم امسال تعداد تصادفات خیلی کمتر باشه و هوا هم خوب باشه تا مردم با دل خوش سفر کنن.