آدمک آخر دنیاست بخند...

از روزانه هام مینویسم،آرامش و آشفتگی..

آدمک آخر دنیاست بخند...

از روزانه هام مینویسم،آرامش و آشفتگی..

آخرین پست 94

خب احتمالا این آخرین پست سال 1394 باشه.بعید میدونم تا آخر شب دیگه چیزی بنویسم.

خواهرم دیروز نزدیکای ظهر بالاخره برگشت خونه.دلم براش تنگ شده بود ولی از همون اول شروع کردم سر به سرش گذاشتن

فردا صبح سال تحویل میشه و سال جدید شروع میشه ولی من هیچ حسی ندارم.اصلا انگار نه انگار فردا عیده.چون اصلا واسه من با بقیه روزای زندگیم فرقی نداره.پارسال هم همین بود ولی حداقل واسه لحظه تحویل سال یه شوقی داشتم که الان دیگه اونم ندارم.

این روز آخر سال، زندگیتون چه رنگیه؟؟


+ زندگی من تقریبا خاکستریه با گهگاهی خط های سفید و قرمز و بنفش!

نظرات 2 + ارسال نظر
حانیه شنبه 29 اسفند 1394 ساعت 22:28

من در این آخر سال چه دعایی بکنم بهتر ازین:
آرزو دارم خورشید رهایت نکند،
غم صدایت نکند،
و تو را از دل آن کس که تبش در تن توست حضرت دوست جدایت نکند،
خنده ات از ته دل،
گریه ات از سر شوق، روزگارت همه شاد، سفره ات رنگارنگ،
و تنی سالم و شاد که بخندی مادام.‏‎‏

ممنونم دوست عزیز.خیلی دلنشین بود
سال خوبی رو براتون آرزو میکنم.

مجید پدیده شنبه 29 اسفند 1394 ساعت 21:03 http://majidpadideh.blogsky.com

سلام
فک نمیکنم این حال خراب رو فقط شمما داشته باشی
منم دنیا الان فقط سیاه و سفیده برام
نمیدونم چرا ولی حس خوبی ندارم اصا
با اینحال امیدوارم سال خوبی پیش رو داشته باشین

سلام.
این حس و حال رو نه فقط من و شما بلکه خیلی ها الان دارن.و شاید لحظه تحویل سال حتی بدترم بشه.
منم امیدوارم سالی با اتفاقات خوب و آرامش بخش در انتظارتون باشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد