آدمک آخر دنیاست بخند...

از روزانه هام مینویسم،آرامش و آشفتگی..

آدمک آخر دنیاست بخند...

از روزانه هام مینویسم،آرامش و آشفتگی..

رأی

بابا و مامان از صبح بیرون بودن، دنبال کارای ساخت خونه جدید.الان به مرحله برقکاری رسیده که دایی اولیم(همون داییم که مهربونه و خیلی دوسش دارم) قراره برقکاریشو انجام بده.اگه کارا همینطوری پیش بره احتمالا عید 96 خونه آمادس.

حالا مامان وسط کارا ول کرده اومده خونه که با هم بریم رأی بدیم.میخواد به زووور منو با خودش ببره.میگه باااید رأی بدی.بابا من الان حوصله ندارم بیام.عجب گیری کردیما

من که زورم به مامانم نمیرسه.قراره ساعت 12 بریم.

فاصله خونه ما تا محل اخذ رأی فقط 5 دقیقس.حالا ببینین من چقدر تنبلم حاضر نیستم 5 دقیقه راه برم

البته نه اینکه همیشه همین باشما.. الان حسش نیست.آخه روز جمعه ای..!! پوووووف

نظرات 3 + ارسال نظر
Reyni شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 12:32 http://reyni.blogsky.com

به قول مامانم رای بدیم که چی بشه ؟
که به حقوق یه آدم چند میلیون اضافه بشه و بره توی مجلس یا چرت بزنه یا رای ممتنع بده و یا مثل بچه مدرسه ای ها با هم دعوا کنن !!!

ما که کلا توی فاز رای دادن نیستیم ...

من قصد رأی دادن داشتم ولی اون لحظه حالش نبود.ولی رأی دادم.
به نظرم فعلا رأی دادن از رأی ندادن بهتره.هنوز وضع مملکت اونقد بد نشده که کلا قید رأی دادنو بزنم.

بک لینک جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 16:17 http://fa2.ir

سلام
دوست خوبم
بک لینک با کیفیت لازم داشتین به سایت بنده مراجعه کنید
موفق باشید

سلام

LO0OVE جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 14:12 http://maloosak.69.mu

خیلی از سایتتون خوشم اومد موضوعاتشو متنوع ترکنین بهتره

از ته دل خیلی دوست دارم شما هم به من سر بزنید
6518

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد